ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 10 روز سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 13 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

صدرا داره 8 تا دندون

سلام سلام صد تا سلام من اومدم با دندونام میخوام نشونتون بدم  صاحب مروارید شدم  یواش یواش و بیصدا  شدم جز کباب خورا....   پسر قشنگم، آرام جانم این روزا کلی وروجک شده دندون در آوردنش یکی از پروسه های سختی بود که خوشبختانه بخ خیر و خوشی تموم شد. مخصوصا دندونهای بالایی که همش دوست داشتی یه چیزی رو گاز بگیری الانم که خوشت میاد وقتی خیلی ذوق می کنی با خواهر جونت که بازی میکنی خودتو میندازی روش داد میزنی و میخوای گازش بگیری در سن 11 ماه و 13 روزگی 8 تا دندون داری 4 تا جلویی بالا و 4 تا جلویی پایین مروارید خوشگل م...
11 آبان 1394

شغل های ستایشم

دختر داریم از جنس ماه و به رنگ مهتاب از جنس خورشید گرم و دلچسب هر روز بامداد می درخشد خانه مان نور باران می شود گرمایش دلگرممان می کند و عاشق تر دختری داریم به همتا بنام ستایش خانوم خانومای ما هر روز واسه خودش یه شغل انتخاب میکنه اول از همه که فقط می گفتی میخوام مامان بشم ما هم می گفتیم عزیزم مامان میشی  یه شغل که بتونی کار کنی باید انتخاب کنی بعد گفتی خوب میخوام عین بابام مهندس بشم  ما هم دوست داریم شما پزشک بشی گفتیم پزشکی خوبه ولی نه الا بلا باید فقط عین بابام مهندس بشم. چند وقت بعد گفتی میخوام  آرایشگر بشم خودم و تو رو قشنگ ...
14 مهر 1394

تولدت مبارک گل زیبای من

  ستایشم .... دختر نازم ..... عشقم به تو پایانی ندارد ..... دخترم انگار همین دیروز بود زمستان بود و من فهمیدم بزودی مادر میشوم.... زمستان با تمام شب های کشدارش گذشت و جایش را به بهار داد ..... بهاری دل انگیز اما پر از اضطراب برای من و مهدی جانم و تابستان از راه رسید .... روزهایش چه طولانی میگذشت تا رسیدیم به عید ..... عید آمدنت  ..... و من بهاران را در تابستان دیدم .... دختر تابستانی من ..... پنجمین بهار زندگیت مبارک ....   گلم امیدم ، نور چشممانمان چه زود داری بزرگ میشی و ما خوشحال و خوشحالتر از هر روز از بودنت. نمیدونی چه کیفی داره آدم دختر داش...
1 مهر 1394

تصاویر ماندگار

اومدن از راه دور يه آسمون پرنده رو لبهاشون نشسته شكوفه هاي خنده   ستایش 6 ساله من همراه دوستان عزیزش در موسسه رنگین کمان روز تولد گل دخترم.   ستایش و صدار جانم تمام زندگیمان دوستتان داریم با تمام وجود.   بخند شیرین زندگیم بخند تا ما هم با خنده های تو زندگی رو شیرین تر ببینیم محمدصدرای عزیزم . پسر 10 ماهه من.   کوچولوهای من در جشن عروسی مجید  19/ شهریور/94 روز پنجشنبه.     تولد یکسالگی محمدحسین جونم عزیزم تولدت مبارک.   اینم یاسین عمه عشق من ق...
23 شهريور 1394

فقط برای دخترم

   اصـטּ כخت ری ڪه بچ ه گونه ح رف نزنه!       ناز نکنه!    ق هـر نکنه!     هـیییییۓ نگه مـ ن پاستیل می خو ام،      بستن ی م ی خو ام! اسمارتیس شیرین ی شکلات....    گریه نکنه!     כم به כیقه نق نـ زن ه!    لپتُ نگیره بکشه تا ڪنـכه شه!     نزنه تو صورتت هـیییییییی!    ...
23 شهريور 1394

تولد خانوم طلا در موسسه

شاهزاده پرنس من دختر زیبای دنیای من 6 ساله شد. روز دوشنبه 94/6/16  ساعت 9:30 در موسسه رنگین کمان تولدی برای نازنینم برگزار شد . کلی خوشحال بودی کلی هم کیف کرد دوستات باهات بازی می کردن و خوشحال بودن از اینکه از کلاس تیچر محبوبه یک نفر تولدش شده. عمو موسیقی هم کلی براتون خوند و بچه ها هم باهاش بالا و پایین کردن و رقصیدن. منم به همراه مامان جون و محمدصدرا در جشنتون شرکت کردیم. بابا مهدی هم مدام تماس می گرفت و می پرسید دخترم در چه حالی بهش خوش میگذره آخه خیلی خوشحال بود از خوشحالی تک دختر نازمون. محمدصدرا که اولین بار...
21 شهريور 1394

جوونه زدن دندانهای نیش صدرا

    شاهزاده من پسر کوچولوی من بالاخره دندون های مرواریدی پسرم یکی پس از دیگری در حال جونه زدن هستند اول در تاریخ 4 تیرماه دندون های پایین بیرون اومدن وقتی حسشون کردم کلی ذوق کردم بعد جالبه که همه بچه ها دندون های بالاییشون در میاد واسه پسر کوچولوی مامان دندون پایین سمت چپی در اومد. قربون اون دندونای کوچولت بشم عزیزم اواسط مرداد ماه بود که دندون بالا سمت راست نیشش اومد بیرون هنوزم کامل بیرون نیومده در تاریخ 29 مرداد دو تا دندون با هم نیشش اومد بیرون دندون بالا سمت راست و دندون پایین سمت راست در دهن قشنگت مشخص شدن دوست دارم عزیز دلم. ...
14 شهريور 1394

محمدیاسین عزیزم

"به نام آفریننده بچه ها "   به یمن آمدنت هزاران ستاره در آسمان دلم خندید تنها برای تو که و اولین و آخرین حکایت بی انتهای عشق هستی.. یاسین عمه   عزیزان دلم ستایش و صدرای من من بالاخره عمه شدم ، یاسین گلم در تاریخ 3 تیر 1394  روز چهارشنبه ساعت 14:20 دقیقه پا به دنیای قشنگمون گذاشت و با آمدنش دنیارا برای پدر و مادر و عمه هاش و مامان جون و بابا جونش قشنگ و قشنگتر کرد عزیز دل عمه خوش اومدی. اصلا فکر نمیکردم انقدر برام عزیز باشی خیلی دوست دارم خوشگلم. آقا صدرا دوست و برادر جدیدت مبارک یه همبازی برات اومد توپ توپ. هر چند الان فقط میخوای بگیری...
14 مرداد 1394

اولین دندانهای شیری

شازده کوچولوی من، عزیز دلم در تاریخ 4 تیر 94 من که انتظار در آوردن دندان های تو را می کشیدم. یکدفعه دیدم بی قراری میکنی مدام بهانه میگیری، دست زدم به لثه هات دیدم بله گل پسر قشنگم دو تا دندون با هم از پایین داره در میاره. کلی ذوق کردم آخه واسه خواهر جون رو حس نکردم چون سرکار می رفتم مامان جون خبر داد خواهرت دندون در آورده . اما مال تو رو خودم حس کردم تازه با خوشحالی به همه خبر دادم فرداش که ماه رمضان هم بود آش دندونی برات پختم و به همه پخش کردم تا گل پسرم راحت دندون در بیاره اینم عکسات عزیر مامان. تمام زندگی منی عشق من ...
11 مرداد 1394