تولدت مبارک پسرم
پسر قشنگم نو گل زندگیمون بالاخره روز قشنگ زندگیمون رسید در تاریخ 1393/08/28 روز جهارشنبه به همراه مامان جون بابا مهدی مهربان و خودم رفتیم بیمارستان بقیه اله برای بدنیا آوردن کوچولوی قشنگمون. ساعت 6:30 دقیقه صبح راه افتادیم رفتیم تا ساعت 7:30 دقیقه بیمارستان باشیم خانوم دکتر همه چیزو هماهنگ کرده بود. باباعلی و دایی میثم و زندایی سارا و دختر مهربونم ستایشم مارو راه انداختن و ما رفتیم به سوی آقا پسر گلم . وقتی رسیدیم بیمارستان بابا مهدی رفت دنبال کارها من هم آماده اتاق عمل شدم. در ساعت 10:30دقیقه صبح پسر نازنی...