ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

بلبلای خونمون

سلام به قشنگترین گلهای زندگیم بچه های قشنگ من هر روز بزرگ و بزرگتر میشن شیرینیشون زندگیمون رو زیباتر میکنه پسر یکساله و نیم من حرف های قشنگ میزنه دختر شش سال و نیم من آماده برای رفتن به مدرسه دوستون داریم و عاشقانه لذت های دنیا را با شما می چشیم. هر روز تو اینترنت سرچ می کنم واسه مدرسه، که جا ثبت نام کنم دخملمو، چند تا مدرسه پیدا کردم قرار با بابا مهدی بریم و ببینیم برنامه هاشون به چه صورت تا دخترم رو ثبت نام کنیم. احوالات امروز من برای تنها دلیل زندگیم. ...
14 ارديبهشت 1395

فقط برای دخترم

   اصـטּ כخت ری ڪه بچ ه گونه ح رف نزنه!       ناز نکنه!    ق هـر نکنه!     هـیییییۓ نگه مـ ن پاستیل می خو ام،      بستن ی م ی خو ام! اسمارتیس شیرین ی شکلات....    گریه نکنه!     כم به כیقه نق نـ زن ه!    لپتُ نگیره بکشه تا ڪنـכه شه!     نزنه تو صورتت هـیییییییی!    ...
23 شهريور 1394

محمدیاسین عزیزم

"به نام آفریننده بچه ها "   به یمن آمدنت هزاران ستاره در آسمان دلم خندید تنها برای تو که و اولین و آخرین حکایت بی انتهای عشق هستی.. یاسین عمه   عزیزان دلم ستایش و صدرای من من بالاخره عمه شدم ، یاسین گلم در تاریخ 3 تیر 1394  روز چهارشنبه ساعت 14:20 دقیقه پا به دنیای قشنگمون گذاشت و با آمدنش دنیارا برای پدر و مادر و عمه هاش و مامان جون و بابا جونش قشنگ و قشنگتر کرد عزیز دل عمه خوش اومدی. اصلا فکر نمیکردم انقدر برام عزیز باشی خیلی دوست دارم خوشگلم. آقا صدرا دوست و برادر جدیدت مبارک یه همبازی برات اومد توپ توپ. هر چند الان فقط میخوای بگیری...
14 مرداد 1394

برای فرشته های آسمانیم

وروجکهای من با هم بودنمان در پستوی زمان به یادگار می ماند و این جا با تمام عشق این روزگار شیرین را برایتان به قلم می کشم تا مرورش آرامشی باشد بر روح جانمان و شیرینیش لبخند بنشاند بر کاممان. روزگارتان پر از خنده و آرامش ستایش و صدرای من. ...
11 مرداد 1394
1