برای تو می نویسم
ستایش نازدونه من
دومین عید زندگیت مبارک
« زندگیت به روشنی دریا به بزرگی اقیانوس و به وسعت آسمان آبی، به گرمی
خورشید فروزان باد »
این آخرین بار برای سال 90 که می نویسم :
سال تحویل سال 91 ساعت 8 و 44 دقیقه و 37 ثانیه روز سه شنبه اول فروردین
سال نهنگ
می نویسم برای تک دخترم تک ستاره آسمانم تا بدانی که چقدر دوستت داریم.
لحظه ها خیلی سریع می گذرند و نازنین من بزرگ و بزرگ تر می شود هر روز خود را با
این دنیا بیشتر وقف می دهد چیزهای جدید یاد می گیری و حرف هایی به خوش رنگی
برگ گل می زنی و دنیای ما را با بودنت خوش بو تر کرده ای
برایت روزها و عیدهای قشنگی آرزو دارم سال هایی پر از گل های سنبل و دنیایی پر از
مریم ها که می توانند دشت گلی برایت درست کنند.
منتظرم منتظرم تا آینده برسد و من ضربان قلبم، زندگیم، ستایشم را روی ابرهای آرزوهایم ببینم .
موفقیت ها ، خوشبخت و شاد بودنت را ببینم آن روز است که دیگر هیچ چیز از خدای مهربانم نمی خواهم
خداوند با بودن تو برای من تعمت را تمام کرد ولی ما آدمها همیشه آنچه داریم بیشتر می خواهیم.
پس با تو ما یعنی پدر و مادرت خوشبخت ترینیم می دانم ستایشم یکی از بهترین ها خواهد شد.
دوستت داریم همیشه هر کجا هر لحظه هر ثانیه بیشتر و بیشتر