درباره نی نی مون
نی نی قشنگمون سلام
این اولین مطلبیه که دارم درباره کوچولو ترین فرد زندگیم می نویسم.
روزهای قشنگی رو دارم می گذروم درسته حالم زیاد خوب نیست اما
همینکه فکر می کنم یک فرشته تو شکمم داره بزرگ میشه تا ستایش
نازنینم بشه خواخرش همه سختی های بارداری برام آسون میشه.
با حسابی که خودم کردم احتمالا نی نی ما آبانی میشه ولی
دوست دارم آذرماه بدنیا بیاد تا با بابا مهدی هم ماه شاید هم هم روز بشید.
تا براتون همیشه یه تولد مشترک بگیریم.
هنوز نمی دونم دخملی یا پسمل امروز که دارم اینو می نویسم تو 16 هفته
هستم برام مهم نیست که چی هستی مهم سلامتت هست که خدا رو شکر
تا الان آزمایشات و تمام سونوگرافی ها خوب بوده البته همه اینها لطف خدای
مهربانم هست که به من داره تجربه دوباره مادر شدن میده.
نی نی قشنگمون خیلی شیطون بلاست وقتی میرم پیش خانوم دکتر با دستگاه
که نگاش می کنیم کلی شیطونی میکنه مدام در حال تکون خوردن فکر بر عکس
نازی دخترم این یکی یکم شیطونه بشه.
روز یکشنبه 18 خرداد رفتم پیش خانوم دکتر برای معاینه هر چی گشت
دنبال صدای قلب پیدا نمی کرد حدود 20 دقیقه در حال جستجو بود تا اینکه بلاخره
با دستگاه جاش و پیدا کرد بعدشم صدای قلبش رو شنیدم با شنیدن صدای قلبت
تمام قلبم به تپش افتاد اولش خیلی ترسیدم بعد که صدا رو شنیدم خوشحال شدم
و از خوشحالی قطره های اشکم از تو چشمام اومدن بیرون.
فردا هم وقت غربالگری سه ماه دوم رو دارم نی نی من دعا کن اون هم به سلامتی خوب باشه.
عاشقانه دوست داریم و برای بودنت در کنارمون لحظه شماری
می کنیم.
از طرف خواهر جونت، بابای مهربونت و من مامانی