واکسن یک سالگی
عزیز دوردونه من
دختر بهتر از گلم
دیروز ٣مهر ٩٠ روز یکشنبه صبح باباعلی و مامان جون بردنت درمانگاه تا واکسن یک سالگیت رو بزنی
دخترم واکسنش رو زد خدا رو شکر فعلا نیازی به کمپرس نداشته.
ولی گفته بعد از ٣ روز یا ٣ هفته امکان داره تب کنه یا دون دونه قرمز رو بدنش بپاشه بیرون
یک کم گفته بود وزنت کمه باید مغزیات بخوره منم زنگ زدم بابا جون مهدی که برات پسته و بادام خرید
اورد با گردو برات میکس کردم صبح دادم مامان جون که بریزه تو غذات می خوام حسابی بهت برسم
تا وزنت خوب بشه یک یه دونه من
فعلا که خدا رو شکر حال دخترم خوبه .
دیشب عمو محسن و خاله بهناز اومدن خونمون کادوی تولد ستایش خانوم رو آوردن یه
عروسک با یک سری بازی فکری برای دخملی
عشق منی بهار عمرم ستایشم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی