ستایشم تازگیا یاد گرفته
نازنین من
ستاره قلب من که با درخششت تو قلبم زندگی برام روشن میشه
شکوه و جلال زندگی برام فقط با تو که می درخشه
تازگیا خوشگل مامان یاد گرفته برای بازی می ره پشت مبل بازی می کنه و حتما هم از یک طرف میره
و از طرف دیگه باید در بیاد .
اگه نتونه بیاد بیرون حسابی داد قال راه می اندازه و گریه می کنه تا مبل بکشیم جلو که بتونه بیاد بیرون . دوست دارم
دیشب با بابا مهدی نشسته بودیم سریع اومدی جلوی ما که یعنی صحبت نکنید به من توجه کنید
ما هم شروع کردیم باهات صحبت کردن حرف می زنی اما عجیب غریب ما که نمی فهمیم چی می گی
ولی با همون زبون خودت سعی می کنیم باهات صحبت کنیم
کلی هم خندمون می گیره جالب که خودت هم بیشتر از ما می خندی
از روز پنجشنبه تا امروز که یکشنبه ٨/٨/٩٠ هوا خیلی بارونی و همش داره بارون میاد
خیلی هوای قشنگیه خیلی زیباست دوستش دارم این هوا رو که آسمون ابری و بارونیه
هر چی که بزرگتر می شی قشنگر و بامزه تر و دلربا تر می شی عزیزم
عشق مایی خیلی دوست داریم