دیروز و امروزت
ستایشم آسمان با وسعتش تقدیم تو
رقص ماهی های دریا مال تو
هر چه دارم از تو دارم مهربان
زندگیم امروز و فردا مال تو
دختر قشنگم روز به روز به سال جدید سال 1392 نزدیکتر می شیم و برای سومین
بار موقع تحویل سال قشنگترین سال برامون تحویل میشه و با وجود عزیزم
بهاری ترین بهار زندگیمون رو تجربه می کنیم.
راستی تو ماه بهمن 2 تا نی نی به جمعمون اضافه شد اولی نی نی عمو محمود
که در تاریخ 11/11/91 روز چهارشنبه در بیمارستان نجمیه به دنیا اومد و نام
زیبای زهرا رو از آن خودش کرد .
دوم نی نی دختر دایی افسانه در تاریخ 21/11/91 در بیمارستان نمی دونم اسمش
چی بود ولی تو خیابون شریعتی بود بدنیا اومد و اسم قشنگ باران را از خود کرد.
هر دو تا کوچولو با وزن 2.800 گرم بدنیا اومدن عزیزم خیلی ناز هستند.
و شما که اونا رو می بینی یاد نی نی بودنت می کنی و همش میگی منم الکی
می می بخورم یا بغل مامان جون میری که یه وقتی باران رو بغل نکنه
از اتفاق های بد هم دایی میثم رفته بود فوتبال و اونجا زدن پای دایی رو شکستن
بنده خدا تا رون پاش تو گچه و قراره دو هفته دیکه باز شه شما هم خیلی نگران
دایی هستی و مدام حالش رو می پرسی پس دایی میثم کی پاش خوب میشه.
خلاصه الان داریم یواش یواش با بابامهدی برنامه ریزی می کنیم ببینیم برای عید
کجا بریم و بگردیم
امیدوارم تعطیلات بهمون خوش بگذره عزیزم
دوست داریم اندازه تمام چیزهای با ارزش دنیا
زیبای من تو را به آفریننده زیبایی ها می سپارمت .