و اما بهار 92 ......
ستایش زیبای من بلبل زبون مامانی
این بهار هم با تمام قشنگی هاش، و پر شدن زمین زیبا از گلهای معطر و
باران های بهاریش به اتمام رسید.
و من در کنار قشنگترین گل بهاری قشنگترین روزهای عمرم را می گذرانم و
با وجودت یک بهار به یادماندنی دیگر در خاطرات قلبم نوشته شد.
نازنین دخترم در این 3 ماه گذشته از سال 92 اتفاقهای شیرینی در خانواده مان
افتاد از جمله:
- شیرین ترین اتفاق ازدواج دایی میثم در تاریخ 23 خرداد روز پنجشنبه میلاد حضرت ابوالفضل العباس(ع)
- رفتن دایی جون به کربلا
- واز همه قشنگتر و شادی آور تر شنیدن خبر ورود یک نی نی خوشگل و جدید در شکم خاله الهام که با شنیدنش به اندازه تمام دنیا خوشحال شدم و بالاخره من هم می تونم خاله بشم الهام عزیزم دوست خوب و خواهر مهربانم از صمیم قلبم بهت تبریک میگم دنیا دنیا. از نی نی خوشگلمون مراقبت کن تا به موقع پا به این دنیای زیبا بزاره و با ستایش گلم همبازی بشه.
- خریدن ماشین خاله پریسا
- برای خودمون اتفاق خاصی نیفتاد بغیر از یک اتفاق بد اون هم مریض شدن و تب کردن دخملیم که خیلی نگرانمون کرده بود اما بایک روز مرخصی من و بابامهدی و دیدن دکتر کرامتی احوال دوردونمون رو به بهبودی رفت خدارا شکر .
- رفتن به یک سفر کوتاه به استان زنجان که اونهم بد موقعی بود و فقط تونستیم چند جای دیدنی اون استان رو ببینیم ولی روی هم رفته با تمام وقتی که تو ترافیک موندیم خیلی بهمون خوش گذشت .
و در آخر باز مثل همیشه از خدای مهربان و عزیزم برای لحظه لحظه بودنت شکر گذارم.
و ممونم از اینکه با بودنت به زندگیمون شادی و امید بخشیدی
دوست داریم هممون ستایش قشنگم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی