ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 19 روز سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

و اما بهار 92 ......

1392/4/1 11:39
نویسنده : مامانی
216 بازدید
اشتراک گذاری

ستایش زیبای من بلبل زبون مامانی

این بهار هم با تمام قشنگی هاش، و پر شدن زمین زیبا از گلهای معطر و

باران های بهاریش به اتمام رسید.

و من در کنار قشنگترین گل بهاری قشنگترین روزهای عمرم را می گذرانم و

با وجودت یک بهار به یادماندنی دیگر در خاطرات قلبم نوشته شد.

نازنین دخترم در این 3 ماه گذشته از سال 92 اتفاقهای شیرینی در خانواده مان

افتاد از جمله:

  • شیرین ترین اتفاق ازدواج دایی میثم در تاریخ 23 خرداد روز پنجشنبه میلاد حضرت ابوالفضل العباس(ع)
  • رفتن دایی جون به کربلا
  • واز همه قشنگتر و شادی آور تر شنیدن خبر ورود یک نی نی خوشگل و جدید در شکم خاله الهام که با شنیدنش به اندازه تمام دنیا خوشحال شدم و بالاخره من هم می تونم خاله بشم  الهام عزیزم دوست خوب و خواهر مهربانم از صمیم قلبم بهت تبریک میگم دنیا دنیا.  از نی نی خوشگلمون مراقبت کن تا به موقع پا به این دنیای زیبا بزاره و با ستایش گلم  همبازی بشه.
  • خریدن ماشین خاله پریسا
  • برای خودمون اتفاق خاصی نیفتاد بغیر از یک اتفاق بد اون هم مریض شدن و تب کردن دخملیم که خیلی نگرانمون کرده بود اما بایک روز مرخصی من و بابامهدی و دیدن دکتر کرامتی احوال دوردونمون رو به بهبودی رفت خدارا شکر .
  • رفتن به یک سفر کوتاه به استان زنجان که اونهم بد موقعی بود و فقط تونستیم چند جای دیدنی اون استان رو ببینیم ولی روی هم رفته با تمام وقتی که تو ترافیک موندیم خیلی  بهمون خوش گذشت .

و در آخر باز مثل همیشه از خدای مهربان و عزیزم برای لحظه لحظه بودنت شکر گذارم.

و ممونم از اینکه با بودنت به زندگیمون شادی و امید بخشیدی

دوست داریم هممون ستایش قشنگم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)