شرح حال این روزهای ستایش
بلبلم گل دخترم تاج سرم
یکی یه دونه ام گل تو خونه ام
مثل یه گل وای می ایستاد یه جا هر ژستی که می گفتم می گرفت تا ازش عکس بگیرم !!!!!!!!!
البته به زور !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
از سرکار که رسیدم خونه مدام گفتی ایات ایات منم آوردمت حیاط و سریع با نازنین عکس گرفتم ازتون.
بالاخره آشپزخونه خالی شد صبح روز پنجشنبه 25 خرداد 91 کابینتامونو آوردن
یک روز از روزهای آخر خرداد تو حیاط با دوستات الهی عزیزم که یه دختر تو دوستات نیستو همه پسرن
از سمت راست رضا، محمد حسین، ستایش ، عارف، محمد مهدی
اینجا هم به زور به قول خودت آیی همون عارف نگهت داشت تا عکس دوم را گرفتم
تو این عکس نازنین هم اضافه شد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی