ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 28 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

رفتن به پارک

1390/3/7 11:00
نویسنده : مامانی
237 بازدید
اشتراک گذاری

niniweblog.com

فونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا سازفونت زيبا ساز

 

ستایشم               niniweblog.comگل زیبای من     سبز ترین سبزی زندگیمون

پنجشنبه ۵ / ۳ / ۹۰ من و دخملی با مامان جون و بابا علی رفتیم niniweblog.com متاسفانه بابا جون مهدی کلاس داشت رفت سر کلاس نتوست با ما بیاد    niniweblog.com   پارک نیاوران اولین بار بود که بردیمت پارک و پارک رو دیدی یه جوری سرت رو بالا گرفته بودی و درختا رو نگاه می کردی niniweblog.com انقدر سرت رو این ور اون ور می کردی که بهت می گفتیم دختر الان گردنت درد می گیره عزیزم ولی گوش نمی کردی و کار خودت رو ادامه می دادی چند تا عکست ازت گرفتیم اما انقدر که اطرافت شلوغ بود ماشاالله شما هم که کنجکاو فقط اطرافت رو نگاه می کردی سه تایی خودمون کشتیم و انقدر صدات کردیم ستایش ستایش تا نگاه کنی یه عکس درست و حسابی ازت بندازیم ولی خانوم خانوما انگار نه انگار کار خودتو        می کردی عزیز دلم مامان جون حوا با اون کمر دردش بغلت می کرد و موتور سوارت می کرد و می گفت عکس بنداز از بچه ام بابا علی هم دوست داشت برات کلی خوراکی بخره ولی حیف که نمی تونستی بخوری می گفت بذار بزرگتر بشه هر چی بخواد براش می خرم.niniweblog.com

 

خلاصه خوش به حالت که انقدر خاطر خواه داری  خانوم خانوما 

شیرین شیرینی زندگی ما ٬ ما یعنی همه خاله دایی عمه عمو و مادر بزرگها و بابا بزرگها  برای من و بابایی همه که در وصف کلمه نمی گنجهniniweblog.com

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)