ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

احوالات ستایش

1392/8/25 14:44
نویسنده : مامانی
288 بازدید
اشتراک گذاری

فرشته کوچک من

نازنین بهار زندگیم

این روزها هر چی میگذره دخترم بزرگتر میشه حرفهای جدید می زنه عین آدم بزرگا

چه کیفی داره خدایا که هر روز بچه ام جلوی چشممون رشد میکنه ازت ممنونم

خدای خوبم خلاصه ستایش خانوم دیگه خانومی شده واسه خودش دیشب

 بابامهدی می گفت کاملا بزرگ شدن

ستایشم رو احساس می کنم و ستایش یک کلمه جدید یاد گرفت احساس

و در همون لحظه که در حال خوردن شیر دنت بود شیرش که تموم شد اومد

جلو و گفت مامان من احساس می کنم دلم بازم شیر می خواد.

کلی خندیدم از اینکه یه طوطی شیرین زبون تو خونه قشنگمون داریم.

از اتفاقات خوب در ماه مهر عروسی خاله پریسا بود که 19 مهر 92

روز جمعه برگزار شد.

خیلی بهمون خوش گذشت از همه مهمتر اینکه ستایش کلی کیف

کرد بابت اینکه مدام در وسط سالن در حال رقص بود هر کی هر

جوری می رقصید سعی می کرد همنطوری برقصه وقتی داشتن

رقص ترکی می کردن کفشاشون در آوردن بدو بدو اومدی سمت

من که کفشاتو در بیارم هر چی گفتم نمی خواد گوش نکردی و

 گفتی الا و بلا  باید در بیارم و گفتم تسلیم و در آوردم کفشتو.

با حرف زدنها و ادا اطوارت که تازگیها  وقتی ناراحت می شی منو نگاه

 می کنیو یه مامان

میگی و چشمای قشنگت رو نازک می کنی یعنی از این حرفهای

من خوشت نیومده.

و هنوز بعضی وقتا گفتن بعضی کلمات برای سخته

با بابامهدی که چوب بازی می کنی میگی بابا بیا قلقعه درست

کنیم هر چی می گیم قلعه بازم حرف خودت رو تکرار میکنی و

میگی دیدی درست گفتم.

هواپیما هم هواپیدا شده اخیرا.  و ... که الان یادم نمی یاد.

با تمام عشقی که بهت داریم خیلی دوست داریم عزیز دل مامان

تو تک ستاره زندگی مون هستی نازنین دخترم .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان سارینا
5 آذر 92 22:44
سلام عزیزم خوبی دخترشیرین زبونت روببوس قسمت نشد تلفنی باهم صحبت کنیم پیغام گذاشتم که بگم بیادتون هستم خیلی امروز دلتنگ بودم آخه سارینا عینکی شده یه مدت باید عینک بزنه براش دعاکنید زودخوب بشه ممنون[قل شیرین جونم سلام ممنون از اومدنت و ابراز احساسات قشنگت اشکالی نداره که سارینا کوچولوی ما مدتی عینک بزنه خیلی هم خوشگله مثل خانوم دکترا گلی دختر رو هم از طرف من ببون عزیزم