تولد خانوم طلا در موسسه
شاهزاده پرنس من دختر زیبای دنیای من 6 ساله شد.
روز دوشنبه 94/6/16 ساعت 9:30 در موسسه رنگین کمان
تولدی برای نازنینم برگزار شد .
کلی خوشحال بودی کلی هم کیف کرد دوستات باهات بازی می کردن
و خوشحال بودن از اینکه از کلاس تیچر محبوبه یک نفر تولدش شده.
عمو موسیقی هم کلی براتون خوند و بچه ها هم باهاش بالا و پایین
کردن و رقصیدن.
منم به همراه مامان جون و محمدصدرا در جشنتون شرکت کردیم.
بابا مهدی هم مدام تماس می گرفت و می پرسید دخترم در چه
حالی بهش خوش میگذره آخه خیلی خوشحال بود از خوشحالی
تک دختر نازمون.
محمدصدرا که اولین بارش بود این همه بچه می دید و سر و صدا یکم
نمیدونم ترسیده بود چش بود نمیدونم ولی گریه می کرد.
دختر مهربونم هم برادرش رو گرفته بود راه می برد و به دوستاش
نشون می داد . بعد بردی به تیچرت هم نشون دادی گفتی
این برادرمه اونم گفت وای چه داداشی داره ستایش.
بعدم کیک و تولدت رو آوردن تا شمع 5 سالگی رو فوت
کنی بعد به همراه 3 تا دیگه از بچه های موسسه که
اونا هم تولدشون بود کیک و بریدین.
بعدم از ذوق اینکه هدیه هاتو از دوستات بگیری سریع رفتی
بالا و هدیه هاتو از دوستات گرفتی دوستاتم می گفتند
ستایش خوش به حالت چقدر کادو داری
شما هم کلی به خودت می بالیدی و میگفتی آخه
امروز تولد من دیگه.
تازه یه تولد دیگه هم دارم تو خونمون.
دختر قشنگم خانوم طلای من 6 ساله شده.
عشقم من تمام زندگیم تولدت مبارک با تمام
وجودم برات همیشه دعا می کنم سالم و سلامت
باشی.
برات از خدا بهترین ها رو می خوایم وامیدواریم همیشه شاد و خوشبخت باشی.