دندون های کرسی
ستایش مامانی عشق من عروسکم خیلی امروز قصه دارم چون دخملم داره دندون در میاره دندون های کرسی بالایی خیلی بی قراره و بد اخلاق شدی نمی دونم برات چیکار کنم دیروز جمعه ٩/١٠/٩٠ خونه مدام بهانه می گرفتی و گریه می کردی همه چیز رو هم میخواستی برداری شام خونه مامان جون بودیم عموی مامانی هم اونجا دعوت بودن انقدر بدخلقی کردی زن عموم گفت چرا دخمل مهربون وخنده روت انقدر عصبانی شده گفتم داری دندون در می یاری سمت راستی نصفش اومده بیرون سمت چپی نیشش بیرون الهی مامان قربونت بره عزیز دلم الان دارم میرم خونه از سرکار که دخملم رو زودتر تو بغلم بگیرم نازش کنم فردا برات دوباره می نویسم دلبر مامان ...