ستایش جونمستایش جونم، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 9 روز سن داره
محمدصدرا جونممحمدصدرا جونم، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 12 روز سن داره

ناز دونه خونمون ستایش

کودکیت

من دلم تنگ است .... من دلم برای تک تک ثانیه های با تو بودن همراه آرمم "ستایشم"تنگ است .... خنده های از ته  دل کودکم .... خنده های من برای خنده های تو.... دنیای من زنده است.... زنده تر از قبل! عاقلانه تر .... تو هم هستی.... به موقع و  مثل رنگین کمان خوش رنگ.... مثل خورشید تابان..... می درخشی در تمام زندگیم.... دلم تنگ است .... برای لحظه های کوچکیت.... ضربان قلبم از همیشه تندتر است.... آینده ای روشن.... در برابر چشمانم.... به وسعت دریا.... برای نازنیم .... ستایشم ...
5 تير 1392

و اما بهار 92 ......

ستایش زیبای من بلبل زبون مامانی این بهار هم با تمام قشنگی هاش، و پر شدن زمین زیبا از گلهای معطر و باران های بهاریش به اتمام رسید. و من در کنار قشنگترین گل بهاری قشنگترین روزهای عمرم را می گذرانم و با وجودت یک بهار به یادماندنی دیگر در خاطرات قلبم نوشته شد. نازنین دخترم در این 3 ماه گذشته از سال 92 اتفاقهای شیرینی در خانواده مان افتاد از جمله: شیرین ترین اتفاق ازدواج دایی میثم در تاریخ 23 خرداد روز پنجشنبه میلاد حضرت ابوالفضل العباس(ع) رفتن دایی جون به کربلا واز همه قشنگتر و شادی آور تر شنیدن خبر ورود یک نی نی خوشگل و جدید در شکم خاله الهام ک...
1 تير 1392

ادامه عکس ها

نازی گلی خانوم تو عکس انداختن خیلی ما مامانی هماهنگ نیستی کلی باید صدات کنم حواست به چیزی پرت نشه تا بتونم یه دونه عکس درست و حسابی بگیرم اونم باز اونی نمیشه که میخوام با این حال عاشقتم عزیزم ادامه عکس های حیاط با ستایش گلی گلی سفید گلی                     خانومی در حال بازی با سه چرخه اسکوتر و چمن اینم آخرین عکس دوست داریم خوشگل مامان زندگیت همیشه به سبزی  و طراوت و بوی خوش گلهای بهاری باد دختر نازنینم ...
5 خرداد 1392

دختر قشنگم این روزها

عکس های ستایشم در 3 خرداد روز میلاد حضرت علی در حیاط دوست داریم دنیا دنیا ستایشم مورخ 5/اردیبهشت/92 در رستوران روبروی پارک ساعی روز تولد بابا علی با خاله لیلا و خانواده و همه ما رفتیم اونجا جشن گرفتیم آخه تولد آقا محمد و بابا علی با هم یکیه بعد از اون رفتیم پارک ساعی با دیدن پرنده ها کلی ذوق کردی خوشگل مامان بعد از اینکه عزیزم نمازش رو خوند اومد پیش بابا علی که سیب بخوره قربون اون چادر سر کردنت خوشگل مامان ستایش گلی در کنار بابا علی   نازی خانوم روز جمعه 27 اردیبهشت در حال رفتن به بله برون دایی میثم   یه ژست قشنگ از یه خانوم خانومای قشن...
5 خرداد 1392

لغت نامه ستایش گلی بهار

بلبل خونه ما قشنگ ترین دخملیم توی خونمون کلی برامون دلبری میکنه اول لغت هایی که اشتباه میگه: طالبی : طابلی توت فرنگی: توفنگی خراب: خبار محمد حسین: مم حسین تخمه : تمخه و یکسری لغت های دیگه که خیلی قشنگ صحبت میکنه چنان مثل خانوما صحبت میکنی که خودمون کلی می خندیم بابا مهدی داشت با موبایلش بازی میکرد بهش گفتی بابا مهدی بیا شام بخور بابایی هم حسابی سرگرم بازی بود رفتی جلو گفتی الان وقت بازی کردنه یا اومد خونه وسایلش رو برداشت بره کلاس گفتی بابایی الان اومدی کجا داری میری دوباره دوست داریم ستایش نازنینم ،‌دختر خوشگم روز به...
31 ارديبهشت 1392

گلی خانوم در تصویر

پروانه جون کجایی؟ بازم فصل بهاره پر از گلهای زیبا دامن سبزه زاره بازم بیا پر بزن به همه گلا سر بزن بیا می خوام نگات کنم نگا به سر تا پات کنم با اون بال های رنگی می دونی چقد قشنگی؟ تو قاصد بهاری عروس سبزه زاری     ستایش قشنگم در 23 اسفند سال 91 تله کابین توچال               نازنینم گل همیشه بهارم روز اول عید در حال رفتن به عید دیدنی نوروز 92           از این به بعد ناز دار خانومم پرنسسم آبل...
14 ارديبهشت 1392

شرح حال این روزهای ستایش

بلبلم گل دخترم تاج سرم یکی یه دونه ام گل تو خونه ام مثل یه گل وای می ایستاد یه جا هر ژستی که می گفتم می گرفت تا ازش عکس بگیرم !!!!!!!!! البته به زور !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!               از سرکار که رسیدم خونه مدام گفتی ایات ایات منم آوردمت حیاط و سریع با نازنین  عکس گرفتم ازتون.         بالاخره آشپزخونه خالی شد صبح روز پنجشنبه 25 خرداد 91 کابینتامونو آوردن         یک روز از روزهای آخر خرداد تو حیاط با دوستات الهی عزیزم که یه دختر تو دوستات نیستو همه پسرن از سمت راست ...
24 فروردين 1392